عوامل برنامه تلویزیونی «سینما ملت» ضمن مرور تجربه تولید و پخش این برنامه سینمایی همزمان با برگزاری چهلویکمین جشنواره فیلم فجر، از ایدهها و اهداف خود برای ادامه مسیر این برنامه گفتند.
بعد از مدتهای مدید که آنتن تلویزیون از برنامههای سینمایی خالی بود همزمان با چهل و یکمین جشنواره فجر شبکههای تلویزیونی صاحب چندین برنامه سینمایی شدند. برنامههایی که هر یک سعی داشتند رویکرد متفاوتی را از نقطه نظر خود در پیش گیرند. این میان «سینما ملت» برند تازه نفس تری در میان سینماییها بود که به پوشش جشنواره فجر پرداخت.
«سینما ملت» با اجرای محسن بدرقه و حضور محمدتقی فهیم به عنوان منتقد ثابت هر شب از شبکه پنج سیما به پخش رسید و بخشهای مختلفی برای نقد، تحلیل و پرداختن به فیلمهای این دوره از جشنواره به پخش رساند.
در این گفتگو که با حضور محمدتقی فهیم منتقد، محسن بدرقه مجری و سردبیر و محمدرضا فهیمی تهیه کننده برنامه همراه بود به ایده شکل گیری این برنامه، رویکردهای آن در طول جشنواره و همچنین ملاحظات تلویزیون در پرداخت به فیلمهای جشنواره پرداختیم.
فهیم که امسال هم منتقد این برنامه سینمایی بود و هم داور جشنواره نیز در بخشی از گفتگو به سوالاتی در باب جشنواره و این حضور همزمان روی آنتن و داوری جشنواره پاسخ داد.
گفتگوی ما را در زیر میخوانید.
* با توجه به تولید و پخش چند برنامه سینمایی مانند «هفت» و «نقد سینما» که در تلویزیون تبدیل به برند هم شدهاند، با چه انگیزهای سراغ ایده «سینماملت» رفتید و اصلیترین مأموریتی که خودتان برای این برنامه در ذهن داشتید چه بود؟
محسن بدرقه: ایده ابتدایی برنامه «سینماملت» همانطور که از نام برنامه برمیآید این بود که ما برنامهای بسازیم که فراتر از مخاطبان حرفهایتر سینما، بتواند نقد را وارد بدنه جامعه کند. خیلی روی این ایده فکر کردیم اما براساس شرایط متفاوت جشنواره امسال، زمان اندکی هم برای پرداخت ایدهها داشتیم. تلاش کردیم تا هم از زبان مردم عادی، هم از نگاه مردم عادی و هم از مسئله مردم عادی وام بگیریم و برنامه را به سمتی ببریم که هم مفهوم «نقد مردمی» شکل بگیرد و هم مردم عادی از تماشای آن لذت ببرند. البته برنامههای قبلی سینمایی در تلویزیون هم تجربههای موفقی بودهاند اما گاهی خیلی فرهیخته شدهاند و گاهی خیلی زرد. تلاش ما این بود که بتوانیم ساختاری را ایجاد کنیم که ارتباط مستحکمی با مردم داشته باشد.
* تا همینجا یعنی نقد فیلم بیش از وجوه ژورنالیستی سینما برایتان موضوعیت داشته است؟
بدرقه: قطعاً همین طور است. در همین راستا هم اتفاق بینظیری با پیشنهاد تهیهکننده شکل گرفت به نام «میز تحلیل». گرچه این میز تازه کلید خورده است و در ادامه برنامه گستردهتر خواهد شد اما بحثهایی که در این میز مطرح میشود ناظر به همان مسئله مردم است. مانند بحث مسئله زنان که در همین چند ماه اخیر در کشور ما مطرح بود و ما هم راغب بودیم بهصورت مبسوطتر به این مقوله بپردازیم. یا موضوعات دیگری مانند حماسه و مام میهن و یا دیگر مباحثی که امروز در جامعهمان مطرح میشود. تلاش کردیم در این میز بهصورت بینارشتهای به این موضوعات هم بپردازیم.
در یک جمله بهدنبال یک برنامه مردمی بودیم و در همان برنامه اول هم خطاب به مخاطبان اعلام کردیم که شما منتقدان واقعی سینما هستید. ما تعارف نداریم، اگر مردم به سینما نروند، چه اتفاقی برای سینما رقم خواهد خورد؟ با وجودی که میبینیم که سینما کم رونق شده است، انتظارمان از تلویزیون هم این بود که در کنار سینما بایستد و از آن حمایت کند. در این راستا از آنجایی که منتقدان واقعی سینما را مردم میدانیم، بهترین رویکرد این بود که سراغ نقدی برویم که مردم آن را دوست داشته باشند. در همین راستا هم در گفتگو با آقای فهیمی بهعنوان تهیهکننده به ایده دعوت از آقای فهیم رسیدیم، منتقدی که هم فرهیختگان و خواص او را میشناسند و دوست دارند و هم مخاطبان عام با او ارتباط برقرار میکنند. ایشان هم جوانمردانه و با وجود آنکه امسال سرشان هم شلوغتر بود این پیشنهاد را پذیرفتند و برنامه در همین قالب شکل گرفت.
* آقای فهیم بهعنوان یک منتقد باسابقه سینما چقدر با این گزاره موافق هستید که مردم اصلیترین منتقدان سینما هستند؟
محمدتقی فهیم: فکر نمیکنم آقای بدرقه از طرح این گزاره منظورشان منتقد به معنای حرفهای باشد. ضلع اصلی سینما قطعاً مخاطب است اما طبیعتاً مخاطب نگاه منتقدانه ندارد. مخاطب نگاه دلی به سینما دارد اما منتقد بهعنوان نماینده مردم، سعی میکند به آنها کمک کند تا وارد عرصه نقد شوند. باز هم نه به این معنا که مردم هم نقد کنند بلکه به این معنا که بتوانند نگاه جدیتری به سینما داشته باشند و میان سینمای خوب و بد تفکیک قائل شوند. اگر قرار بود مردم بهترین منتقدان باشند، قاعدتاً امروز شرایط سینما بهتر بود. مردم خیلی جاها اشتباه میکنند. اساساً هم در حوزه سیاست، هم در حوزه اقتصاد و هم در حوزه فرهنگ، اگر فرازوفرودهای تاریخ را مرور کنیم، مردم خیلی وقتها دچار اشتباهات فاحشی هم میشوند و به همین دلیل است که در هر حوزهای نخبگان وارد میدان میشوند. در حوزه فرهنگ و هنر هم به همین دلیل منتقد وارد میدان میشود. صحبت آقای بدرقه بیشتر معطوف به این واقعیت است که مردم در سینما تعیینکننده هستند و این تعیینکنندگی هم از این زاویه است که اگر آنها نباشند اساساً سینمایی وجود ندارد. سینما وقتی مردم در آن حضور نداشته باشند تبدیل به همین چیزی میشود که طی ۴۰ سال گذشته به تدریج در ایران شکل گرفته است. سینمایی مخصوص شبهروشنفکران و محفلی که صرفاً کارکرد جشنوارهای دارد.
* آقای فهیمی شما بهعنوان تهیهکننده چه ایدههایی برای «سینماملت» در سر داشتید؟
محمدرضا فهیمی: از سالهای دور نام سینما و تلویزیون همواره در کنار هم بوده است. در سالهای اخیر اما شاهد برخی بیمهریها در رابطه سینما و تلویزیون بودهایم. در همین فضا احساس کردیم جای نقد واقعی خالی است. برنامههای نقد سینمایی غالباً به سمت فضای ژورنالیستی گرایش پیدا کردهاند که خارج از فضای حرفهای است. صرفاً شاهد یک سری حواشی و نگاه از بالا به پایین در این برنامهها هستیم. نقد همواره سازنده است و منجر به رشد و تعالی میشود و متأسفانه جایگاه آن در برنامههای سینمایی خالی بود. با توجه به ویژگی خاص جشنواره امسال که هیچ چیز درباره فیلمهای حاضر در جشنواره مشخص نبود و محتوایی از فیلمها در اختیار نداشتیم، به نوعی با صفحه کاملاً سفیدی مواجه بودیم که براساس آن باید جلو میرفتیم. به همین دلیل سعی کردیم به سمت نقد تخصصی و همزمان طرح موضوعات میانرشتهای پیش برویم.
* این نکات بیشتر ناظر به ایدههای محتوایی است اما فکر میکنید به عنوان یک برنامهساز چقدر توانستهاید این ایدهها را تبدیل به فرم برنامه خود کنید. قالب برنامهای که روی آنتن رفت، تفاوت چندانی با دیگر برنامههای سینمایی نداشته است.
فهیمی: آنچه تا الان شاهد بودهاید و آنچه برای ادامه مسیر در فصلهای بعدی مدنظر داریم، دو فضای متفاوت است. ما در تبدیل این ایدهها به فرم برنامه، از آنجایی که هیچ متریالی در اختیار نداشتیم و نمیدانستیم روی چه دادههایی میتوانیم تولید محتوا داشته باشیم، نتوانستیم به ایدهآلها برسیم. بهخصوص که حتی استودیویی که در محل برگزاری جشنواره در اختیار داشتیم مختصاتی داشت که بسیاری از برنامهسازان با مصائب آن آشنایی دارند. از نظر همه ابعاد از دکور گرفته تا دیگر مسائل فنی، بهشدت استانداردهای پایینی داشت و طبیعتاً این شرایط برای ما هم آسیبزننده بود. ما با این واقعیت میدانی مواجه بودیم که جشنواره از سوی سینماگران هم با اقبال مواجه نشده بود و برخی بیبرنامگیها هم رخ داده بود. در این شرایط باید براساس داشتهها مدیریت میکردیم و خیلی این امکان را نداشتیم که به سمت جزییات برویم…
* یعنی برخی ایدههای فرمی را دارید که درآینده در برنامه شاهد خواهیم بود؟
فهیمی: بله. در راستای همین مسئله نقد مردمی ایدههایی را داریم که در ادامه راه در قالب برنامه خودش را نشان خواهد داد.
* در لابهلای صحبتها به نگاه ژورنالیستی در برخی برنامههای سینمایی اشاره کردید که اتفاقاً مواردی از آنها به دیده شدن این برنامهها کمک کرده است. چقدر این جنس دیدهشدن برایتان مهم است و آیا ترجیح میدهید حتی با وجود مخاطب کمتر همچنان با همین ملاحظات به مسیر خود ادامه دهید؟
بدرقه: دیده شدن یکی از اصلهای اساسی در تلویزیون است و اگر کسی بگوید من برنامه برای دل خودم میسازم، دارد این قانون مسلم را نقض میکند. نگاه ژورنالیستی به معنای حرفهای هم طبیعتاً قابل افتخار و ستایش است. قطعاً ما در برنامه خود هم همین رویکرد را خواهیم داشت. آنچه تا امروز در برنامه شاهد بودیم به دلیل همان شرایطی است که آقای فهیمی به آنها اشاره کرد. اینها ولی همهاش حاشیه است. ما میخواستیم بدانیم در همین فضای اندک چه میتوانیم انجام دهیم.
تلاش کردیم برنامهمان به سمت صمیمیتی برود که بتوانیم با مردم بهراحتی صحبت کنیم. دنبال یک اجرای خشک و کلیشهای نبودیم. میخواستیم خودمان از گپ و گفت با آقای فهیم لذت ببریم و مردم هم در این لذت با ما شریک شوند. میخواستیم فاصله با مخاطب را حذف کنیم و براساس بازخوردهایی هم گرفتیم، همین صمیمت منجر به دیده شدن برنامه شد. من و آقای فهیم هیچ تلاشی نمیکردیم با موضعگیریهای خاص دیده شویم. حتی انتقادهایی هم در طول جشنواره به ما شد و میتوانستیم همانها را تبدیل به حاشیههای زرد برای بیشتر دیده شدن کنیم اما وقتی با آقای فهیم صحبت میکردیم موضعمان این بود که باید کار خودمان را پیش ببریم. در مجموع نگاه ژورنالیستی حتماً نگاهی است که ما به سمت آن خواهیم رفت و در ایام جشنواره صرفاً به دلیل محدودیتها نتوانستیم به سمت آن برویم. در عین حال زرد بودن آن چیزی است که هم من و هم دیگر دوستانم در این برنامه از آن امتناع میکنیم. صمیمیت و هممسئلگی است که مخاطب را با ما همراه میکند.
فهیمی: تلاش برای دیده شدن یک برنامه سینمایی از طریق گرایش به سمت زرد بودن و نه نگاه ژورنالیستی حرفهای، حاصل نفهمیدن بستر تولید برنامههای سینمایی در تلویزیون است. در یک برنامه خانوادگی شاید رفتن سراغ چنین ایدههایی برای دیده شدن حتی کارکرد مثبت هم داشته باشد اما وقتی صحبت از تولید یک برنامه سینمایی میکنیم طبیعتاً با سه گروه مخاطب میتوانیم طرف باشیم؛ یا خود اهالی سینما هستند، یا عاشقان سینما یا علاقهمندان معمولی سینما. ما مخاطب هدف خود را همین گروه سوم فرض کردیم. افرادی که علاقه به سینما دارند و به همین دلیل هم ما تمرکز اصلی خود را روی مقوله نقد گذاشتیم. ما در ایام جشنواره فجر سه برنامه سینمایی روی آنتن داشتیم که دو برنامه خودشان در جشنواره ذینفع بودند و فیلمی داشتند و ما تنها برنامهای بودیم که بدون پاشنه آشیل تمرکزمان را روی نقد گذاشتیم. سعی میکردیم وزن بیشتر مطالب هم فارغ از آنکه سازنده هر فیلم چه سازمان و ارگانی است باشد. اگر درک درستی از مخاطبان این جنس برنامهها داشته باشیم اساساً به سمت آن کارهای زرد نمیرویم.
* آقای فهیم شما سالهاست که در برنامههای مختلف سینمایی در تلویزیون حضور داشتهاید؛ واقعاً برای مردم کدوم وجه از این برنامهها بیشتر جذابیت داشته است؟ نگاه مدیران تلویزیونی به این مقوله چگونه است؟ چرا که به نظر میرسد گاهی در حوزه نقد فیلم محافظهکار میشوند!
فهیم: من وقتی به این برنامه دعوت شدم، این دوستان را نمیشناختم و در ابتدا نگرانیهایی هم داشتم. اما بعد که آشنا شدیم و برنامه اول روی آنتن رفت احساس کردم هم آقای فهیمی اصل جنس هستند و هم آقای بدرقه بسیار درست هستند. در این برنامهها معمولاً مجریان، پاشنه آشیل میشوند و به عبارتی حتی مزاحم نقد هستند!
* از این منظر که گاهی جلوی نقدهای تند و تیز را میگیرند؟
فهیم: بله. ورود میکنند و تلاش میکنند موضع منتقد را ماستمالی کنند! در برخی برنامهها شاهد هستیم که مجری حتی با کج کردن لب و لوچهاش سعی میکند فضا را تلطیف کند! از این منظر بعد از یکی دو برنامه از «سینماملت» که پخش شد احساس کردم آقای بدرقه میتوانند در آینده یکی از مجریان خوب در برنامههای سینمایی باشند. اما درباره سوال شما و اینکه برای مردم چه چیزی جذاب است باید بگویم نقد. به نظرم وقتی صحبت از سینما میشود، جذابترین وجه سینما همین «نقد» است.
اگر نقد نباشد مردم سینما را دنبال نمیکنند. هر ایده دیگری در برنامههای سینمایی بیاورید به سمت گروه محدودتری از مخاطبان میروید. مثل صحبت درباره زیرساختها و مسائل مرتبط با نهاد سینما معمولاً مخاطبان صنفی دارد و سقف مخاطبانش نهایت میشود ۴ الی ۵ هزار نفری که در این صنف فعالیت میکنند و فراتر از آن نمیرود. نقد است که گستره وسیعی دارد و میتواند مخاطبان میلیونی را به سمت خود جذب کند. حتی آنهایی که کمترین آشنایی را با هنر سینما دارند، از نقد خوششان میآید. جذابیت بیشتر این نقد هم بستگی به منتقد دارد که باید ببینیم چقدر کاریزما و بیان درست و اطلاعات دارد.
ما در حوزه نقد یک مشکل جدی داریم و آن اینکه بهشدت دچار کمدانشی نسبت به مدیوم سینما هستیم. هنوز منتقدان ما در سینما میان فرم و تکنیک، تفاوت قائل نیستند. هنوز میان فرم و ساختار تفاوت قائل نیستند. همینجا هم که میخواستید درباره ساختار برنامه سوال کنید، از فرم برنامه پرسیدید در حالی که منظورتان ساختار بود. هر چقدر منتقد در این زمینهها اطلاعات بیشتری داشته باشد، صحبتهایش میتواند برای مخاطب هم جذابتر باشد. از آنجایی که منتقدان ما از این اطلاعات آگاهی ندارند و به رغم آنکه دوست داشتهاند فیلم بسازند، هیچگاه هم فیلم نساختهاند، به همین دلیل به سمت نقد پیش از تولید فیلمها میروند! مباحثی را مطرح میکنند که پیش از تولید یک فیلم باید در اتاقهای فکر مطرح شود. اینکه اهمیت فیلم چیست و اهمیت پرداختن به داستانش چیست…
* یعنی نهایتاً نقد مضمون میکنیم!
فهیم: حتی نقد مضمون هم اگر بهصورت عمقی اتفاق بیفتد خوب است و میتوان آن را پذیرفت. در عمل اما عموماً شاهد طرح مسائل پیش از تولید هستیم. گویی فیلمنامهای به فارابی رسیده است و گروهی دور هم مینشینند و درباره اهمیت ساخت آن دارند صحبت میکنند. این مباحث حالا به نقدهای ما رسیده و حتی در نقد نوشتاری هم رخنه کرده است. شما هزار کلمه نقد میخوانید که ۸۰۰ کلمهاش درباره این است که چرا باید یک فیلم ساخته شود و چرا نباید ساخته شود! مردم شاید بهشکل تخصصی متوجه این تفاوتها نشوند اما بهصورت عاطفی آن را درک میکنند. یعنی به لحاظ حسی میفهمند که طرف چقدر دارد حرفهای متفاوت میزند. آنها هم در ناخودآگاه به دنبال حرفهای متفاوت هستند.
* قبول دارید بخشی از این اتفاق توسط خود منتقدان در این سالها شکل گرفته است؟ اینکه مثلاً کل فرآیند نقد یک فیلم تقلیل پیدا میکند به یک عبارت کلی مثل «درنیامده است!»!
فهیم: نقد حتماً ادبیات خاص خود را دارد. در تمام دنیا منتقدان شاخص ادبیات خاص خود را دارند. مثلاً منتقدی که من خیلی هم دوستش دارم، از کلمه مستراح زیاد استفاده میکند و صراحتاً میگوید فلان فیلم را باید به توالت انداخت! منتقدان شاخص همیشه ادبیات خاص خود را دارند. برای همین است که یک منتقد مسلط بر سینما با آدمی که اساساً سینما را نمیشناسد، نمیتواند به خوبی بحث کند. مثلاً من بهعنوان منتقد میگویم «فرم»، اگر کسی که جلوی من نشسته است نداند فرم چیست و تلقی اشتباهی از آن داشته باشد، من باید نیم ساعت به او توضیح بدهم تا برسیم سر یک خط! برای همین دو منتقد همسطح بهراحتی میتوانند با هم گفتگو کنند. با تمام اینها معتقدم نقد جذابترین وجه سینما برای برنامهسازی است. اگر برای تلویزیون ساحت رسانه، هنر و صنعت قائل باشیم، وجه رسانهای آن در برنامههایی از این دست قویتر است. بعد رسانهای سینما هم قویتر از ابعاد هنری و صنعتی است. به همین دلیل در برنامههای سینمایی ما هم نقد میتواند چنین کارکردی داشته باشد. هم میتواند اطلاعات لازم را به مخاطب بدهد و هم میتواند مباحث جدی اجتماعی و اقتصادی را هم پوشش دهد.
* درباره نگاه مدیران به مقوله نقد نگفتید.
فهیم: مدیران ما نه تنها محافظهکارند که قبل از محافظهکاری بهشدت عقبمانده هستند. البته منظورم همه مدیران نیستند اما آنچه در این سالها تجربه کردیم نشان میدهد اکثر مدیران به دلیل عدم شناخت از سینما، در هر جایی که ورود کردهاند، بیشتر نقش بازدارنده داشتهاند. مدیران بهواسطه کمدانشی خود بازدارنده میشوند. اتفاقاً اگر هیچچیز ندانند خیلی بهتر است چرا که در این صورت اصلاً نمیتوانند ورود کنند. اگر به اندازه کافی بدانند و روی موضوع مسلط باشند هم خوب است اما اکثر این آقایان بینابین هستند. چیزهایی میدانند و بهواسطه همان هم غالباً بازدارنده میشوند. برای همین هم در تمام این سالها با یک سینمای محافظهکار مواجه بودهایم. سینمایی که وجه غالب آثار آن خنثی هستند و هیچ تأثیری بر روی مخاطب ندارند.
هر جا سینما از تأثیرگذاری بر دل مخاطب فاصله گرفت و صورت عقلانی پیدا کرد، حتماً شکست میخورد. سینمایی موفق است که روی دل مخاطب اثر بگذارد. مدیران اما به دنبال عقلانیت هستند. میگویند حالا که ما به سینمای استراتژیک نیاز داریم باید فیلمی بسازیم که در آن شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل باشد! نمیدانند چنین مضمونی در کجای فیلم و به چه شکلی باید مطرح شود. به همین دلیل وقتی فیلمنامه را میخوانند، اگر این شعارها عیناً در آن آمده باشد آن را تصویب میکنند اما اگر نباشد سواد آن را ندارند که درباره درام تصمیمگیری کنند. به همین جهت ممانعت ایجاد میکنند و فیلمها به سمت خنثیشدن میروند. فیلمساز از قبل دچار خودسانسوری است و وقتی به مرحله مواجهه با مدیران میرسد دچار یک محافظهکاری مضاعف هم میشود و حاصلش میشود همین سینمای شترگاوپلنگی که هیچ تأثیری روی مخاطب ندارد!
بدرقه: واقعیت این است که ما دیگر نقد تند و کند نداریم. ما نقد درست یا غلط داریم. برنامههای تلویزیونی برای آنکه زرد باشند میآیند و اصطلاحاتی را هم اختراع میکنند. من برنامههای خودمان را یک بار دیگر بعد از ضبط بهطور کامل دیدم. آقای فهیم و دیگر منتقدان برنامه میگویند این یک فیلم نیست، به این دلایل. کشف و شهودی که برای مخاطب اتفاق میافتد هم از همین جنس است. او هم احساس میکند فیلم به دلش نشسته است، دلیل آن چیست؟ منتقدی مانند آقای فهیم همین موضوع را تشریح میکند. اینکه میگویند نقد محترمانه را هم نمیفهمم. وقتی در سینما با موضوعاتی مانند ماجرای لباس پادشاه مواجه میشویم، کافی است یک نفر شهامت پیدا کند و بگوید پادشاه لخت است! این شهامت در منتقدی مانند آقای فهیم هست که فیلمهای بزرگ جشنواره همین امسال که نهادهای بزرگی هم پشت آنها بودند را نقد کردند.
* آقای فهیم، مدیران تلویزیون در مورد کیفیت نقد فیلمها بهخصوص در ایام حساس جشنواره، ملاحظات خاصی دارند؟
فهیمی: طبیعتاً تلویزیون همیشه ممیزیهای خاص خود را دارد!
* ناظر به ترکیب فیلمهای حاضر در جشنواره؟
فهیمی: هم ناظر به ترکیب فیلمها و هم ناظر به اظهارات کارشناسان روی آنتن زنده. تلاش ما البته این بود که فشارهای موجود به میز نقد برنامه منتقل نشود و خارج از ملاحظات و بدون هیچ محدودیتی فیلمها نقد شوند. خدا را شکر که هم از سمت شبکه و هم از سمت مرکز نهضت، شاهد این همراهی و اعتماد بودیم تا این اتفاق روی آنتن شکل بگیرد.
* آقای فهیم وقتی اسم شما در ترکیب هیأت داوران اعلام شد این سوال پیش آمد که آیا در مرحله تصمیمگیری برای حضور در یک برنامه تلویزیونی بهعنوان منتقد ثابت، از انتخاب خود بهعنوان داور مطلع بودید و اگر بودید آیا این چالش را نداشتید که بهعنوان عضوی از هیأت داوران نقدهای شما بهصورت روزانه بر روی فیلمهای جشنواره از تلویزیون پخش شود؟
فهیم: من ابتدا اجرای این برنامه را پذیرفته بودم و بعد از آن بود که پیشنهاد داوری مطرح شد. پیشنهاد حضور در برنامههای دیگری هم شده بود که رد کردم اما حضور در این برنامه را پذیرفتم و حدود یک یا دو روز بعد از توافق من با این دوستان بود که بحث داوری بنده مطرح شد. اتفاقاً به دوستان هم گفتم که من برنامهای را بهصورت روزانه روی آنتن دارم و آنها گفتند که این ماجرا را خودت مدیریت کن. از ابتدا البته گفته بودند که نام داوران قرار نیست در ایام جشنواره اعلام شود. من هم دیدم وقتی قرار است تا روز آن اسامی داوران اعلام نشود، پس نقدهای من قبل از معرفی من به عنوان داور جشنواره شنیده میشود و سوءبرداشتی ایجاد نمیکند و نمیتواند آرای من را لو بدهد.
اگر همه میدانستند که من داور جشنواره هستم و همزمان در تلویزیون حضور داشتم و به نقد فیلمها میپرداختم، اصلاً خوب نبود. از طرف دیگر داوران دیگر در بنیاد فارابی فیلمها را میدیدند و ازآنجایی که میدانستم باید در این برنامه حضور داشته باشم، تصمیم بر این شد که من در سینمای رسانهها فیلمها را ببینم. به همین دلیل هم بود که فهرست داورانی که در فارابی حضور داشتند لو رفت اما نام من و آقای شیخطادی که پیشتر در هیأت انتخاب فیلمها را دیده بود و به فارابی نمیرفت، تا روز آخر لو نرفت.
نکته دیگر این است که آنهایی که منتقد جدی هستند، این انتقاد را هیچگاه مطرح نمیکنند که چرا یک داور منتقد یک برنامه شده است. چون میدانند فرق میان داوری و نقد بسیار زیاد است. داوری یعنی انتخاب از میان گزینههای موجود. ما ۲۴ فیلم در اختیار داشتیم و باید بهترینهای آنها را انتخاب میکردیم اما مقوله نقد اساساً ارتباطی با تعداد آثار ندارد و نگاهی آرمانی و معطوف به شرایط مطلوب دارد. من وقتی فیلمی را نقد میکنم نگاهم به استانداردهایی است که از سینما در ذهن دارم اما در داوری که چنین نگاهی وجود ندارد.
* یعنی امکان دارد یک فیلم را بهعنوان منتقد نقد کنید اما در مقام داور به آن جایزه بدهید؟
فهیم: حتماً همینطور است. ما وقتی ۲۴ فیلم در اختیار داریم همینها را با هم قیاس میکنیم و به این جمعبندی میرسیم که فلان فیلم در این ترکیب «بهترین» است. اما همان فیلم را میتوان در حوزه نقد مورد تندترین انتقادات قرار داد. من در بیش از ۸۰ جشنواره سینمایی داور بودهام و همواره هم کار نقد را دنبال کردهام. به همین دلیل آنچه در میز نقد برنامه در طول جشنواره مطرح کردهام، الزاماً به معنای رأی من در داوری نیست. فیلمی بوده که من در میز نقد برنامه نقدهای تندی هم به آن وارد کردهام اما در مرحله داوری، به آن رأی دادهام.
* بعد از هر دوره داوری جشنواره فیلم فجر بالاخره حرف و حدیثهایی درباره عملکرد داوران مطرح میشود و خود شما هم در دورههایی نقدهایی به داوریها داشتهاید. چرا امسال که خودتان جزو داوران بودید، وارد گفتگوی انتقادی با رسانهها نمیشوید و شرطتان برای هر گفتگویی این است که وارد بحث کیفیت داوریها نشویم؟
فهیم: من در همه دورههای قبل هم منتقد این گفتگوها بودهام. مشخصاً سال قبل بهشدت منتقد گفتگوهای آقای افخمی بودم که جشنواره را با حاشیههایی مواجه کرد. من همواره معتقدم جشنواره فجر باید رئیس هیأت داوران داشته باشد و او باید در برابر رسانهها پاسخگو باشد.
* فکر نمیکنید در جشنواره فجر سالهاست با جای خالی این جایگاه مواجه هستیم؟
فهیم: من دو مورد را سالهاست مطرح کردهام. هم معتقدم هیأتهای انتخاب در جشنوارهها اضافه هستند، کمااینکه هیچیک از جشنوارههای معتبر دنیا هیأت انتخاب ندارند. مورد دوم هم لزوم معرفی رئیس هیأت داوران است. وقتی جشنواره رئیس هیأت داوران را انتخاب میکند باید جزو وظایفش در قرارداد قید کنند که تو وظیفه داری پاسخگوی رسانهها هم باشید.
* پس یعنی شما هم موافقید که داوران بالاخره باید پاسخگوی عملکرد خود باشند؟
فهیم: بله ولی یک نفر باید متولی این پاسخگویی باشد و درباره جشنواره فجر هم آقای امینی باید جوابگو باشد نه اینکه هر یک از داوران بهصورت جداگانه موضعی بگیرند و جشنواره دچار چالش و حاشیه شود. این جنجالها اساساً از جنس همان کارهای زردی است که دربارهاش صحبت کردیم. سال گذشته آقای افخمی در هر شبکهای که میرفت موضعی میگرفت و برای جشنواره حاشیهای درست میکرد. بنابر آنچه امسال گفتهام، همان موضعی است که هر سال درباره داوریهای جشنواره داشتهام.